۱۰/اردیبهشت/۱۴۰۴
️ کابوسهای واقعی دنیای تاریکی
او که والدینش سالها پیش از افغانستان به ایران آمده بودند و خودش متولد ایران است، آن روزها حتی بیمهای نداشت که بیماری اش را تحت پوشش قرار دهد. وی به خبرنگار «ایران» میگوید: «26 ساله هستم. در 13 سالگی دچار این بیماری شدم که مهمترین علت ابتلا به آن عوامل ژنتیکی است. بعد از آن دیگر نتوانستم دنیا را ببینم؛ به همین راحتی، مهمترین داراییام را از دست دادم. من ماندم و دنیایی که سیاه شده بود. آخرین تصویری که دیدم، یک ساعت دیواری بود. در بیمارستان فارابی، رو به روی تختم با شماره 38 یک ساعت دیواری بود که با نگاه کردن به آن ساعت، رفتهرفته متوجه میشدم که بیناییام کمتر و کمتر میشود و متوجه میشدم که من به روزهایی که قرار است دیگر هیچ چیزی را نبینم نزدیک شدهام. درست متوجه شده بودم و آن ساعت، آخرین چیزی است که در این دنیا با چشمانم دیدم.»
جزئیات:
#روزنامه ایران