۰۸/آذر/۱۴۰۳
ناامنی و کودتا؛ سوغات استعمار برای آفریقا
بعد از کودتا در نیجر، این بار نظامیان گابن واقع در آفریقای مرکزی کنترل دولت را در دست گرفتند تا فریاد قاره سیاه برای رهایی از استعمار پنهان بلندتر از قبل شنیده شود. با پیگیری روند کودتاها میتوان گفت که اکنون آفریقا به موازات اوکراین، سرآمد تحولات جهانی شده، چرا که نتایج این رویدادها تنها به مرزهای جغرافیایی محدود نمیشود و آفریقا در کشاکش رقابت قدرتها، به کانون تحرکات ضد استعماری مبدل شده است.
به جز کودتای اخیر گابن، 9 کودتای دیگر در سالهای اخیر به طور سلسله وار محقق شده که عمده اهمیت آن، وجود انگیزههای مشترک بین بانیان آن است. طی ماه گذشته، نیروهای نظامی در کشور نیجر با دستگیری «محمد بازوم» قدرت را در دست گرفتند که به موجب آن اکوواس این کشور را تهدید به مداخله نظامی برای بازگردان رئیس جمهور سابق کرد.آنچه در سطح کلان در آفریقا در حال وقوع است گذر از نظم سنتی سلطه و استعمار کهن غرب است. آنها به هر طریق تلاش دارند که خود را به عنوان یک تصمیم گیرنده مستقل در سیستم مدیریت جهانی ابراز کنند و آنچه به نام کودتا در حال جریان است، بخشی از این تلاشهاست. اولین اثر این کودتاها این است که عملکرد دولتهای استعماری درگیر در کودتا، نیات آنها را عریانتر از قبل کرده و از این رو به روشنگری بیشتر نزد افکار عمومی آفریقا منجر خواهد شد. دوم آنکه حمایتهای دیگر کشورها بویژه در زمینه نظامی از کودتای اعمال شده، نشان از این واقعیت دارد که رشد فزاینده کودتا موجب تشکیل بلوکهای قدرتمند ضد غربی در آفریقا خواهد شد که همزمان با روند توسعه کودتا، می تواند تهدید بسیار جدی برای غرب شود.
به طور کلی، دو دوره کودتا در قاره آفریقا به ثبت رسیده است. در دوره اول، در طول دهههای 1970 و 1980، کودتا در آفریقا یک اتفاق عادی و یک وضعیت عمومی بود که تنها در تعداد کمی از کشورها رخ داد. به عنوان مثال، در مناطقی مانند ساحل و غرب آفریقا، سنگال تنها کشوری بود که کودتای نظامی را تجربه نکرده و هنوز هم به همان صورت باقی مانده است. موج دوم عمدتاً در کشورهایی که ابزار فریبنده دموکراسی نتوانست خواستههای اساسی را تأمین کند، به وقوع پیوست. این امر منجر به یک سری کودتا شد که از مالی شروع شد و در عرض یک دهه سه کودتا را تجربه کرد.
جزئیات:
️
️
#روزنامه ایران